شبهه(موحد بودن فلاسفه غرب)


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 19 آذر 1393
بازدید : 192
نویسنده : hosein

آیت‌الله جوادی آملی در جایی فرمودند که ارسطو و سقراط از شاگردان حضرت ابراهیم(ع) بودند. آیا به واقع چنین هست؟ آیا ارسطو و سقراط و افلاطون موحد بوده‌اند؟

 

البته که افلاطون و ارسطو هر دو موحد بودند و حتی بسیاری از فلاسفه‌ی غرب که آنها مظهر ماده‌گرایی و کفر می‌خوانندشان، موحد بودند و دست کم این بود که اظهار می‌داشتند در هر حال نیروی قدرتمند مافوقی که نامش قدرت ناشناخته یا عقل برتر یا عقل کل یا وجود محض و ... می‌باشد را نمی‌شود انکار نمود.

الف - اگر دقت کنید، متوجه می‌شوید که در این نیم قرن اخیر، دیگر هیچ فیلسوفی در غرب مطرح نشد و تمامی نظریات فلسفی جدید، توسط جامعه‌شناسان ارائه می‌گردد و نه فیلسوفان! حال ببینیم که علت چیست؟ آیا دیگر در غرب هگل، کانت، دکارت و ... ساخته نشده‌اند؟ یا آن که دیدند کار فلسفه، بحث از وجود است که فقط با تعقل، اقامه دلیل و برهان و استدلال به آن می‌پردازد و عقل و عقلانیت نه تنها هیچ گاه دلیلی بر انکار وجود خدا (هستی و کمال محض) ندارد، بلکه آن را به اثبات می‌رساند و راه فراری از آن نیست. لذا عملاً باب فلسفه در غرب بسته شد و هر چه هست، فقط نظریه است که توسط جامعه‌شنان ارائه می‌گردد تا به کار سیاست بیاید.

ب – متأسفانه همان‌گونه که از حقوق بشر گرفته تا کالاهای مصرفی چون شلوار جین یا پپسی و کوکا، همه چیز را ابزار سیاست و قدرت کرده‌اند، علم و سرآمد آنها «فلسفه» را نیز به عنوان ابزار سیاسی در قدرت و سلطه به کار می‌برند.

از این رو برای توجیه برتری و سلطه‌ی غرب بر جهان، بحث کلانی در محافل علمی به راه انداخته‌اند که غرب، پایه‌گذار علم و از آن جمله فلسفه می‌باشد و سردمداران آن نیز افلاطون و ارسطو هستند. متأسفانه این تعریف دروغ و استعماری، به شدت حتی در دانشگاه‌های خودمان نیز توسط استاتید صد در صد غرب‌زده و هدفمند تدریس و ترویج می‌گردد.

ج – حضرت آیت الله جوادی آملی، در بحث‌های مفصل به تشریح و تفسیر این ادعا پرداخته و به صورت فلسفی و تاریخی آن را نقد نمودند.

خلاصه کلام ایشان این است که اگر بحث از «وجود» و انواع آن «واجب و ممکن» و مباحث مربوط به آن چون «علت و معلول» - «حرکت و محرک» - «حادث و محدث» و ...، موضوع اصلی فلسفه و ریشه‌ی تمامی علوم است و اگر محور و ستون «حکمت نظری» و «حکمت عملی» و بالتبع «اخلاق نظری و اخلاق عملی» می‌باشد که افلاطون و ارسطو نیز به تدوین و تدریس آن پرداخته‌اند، همه ریشه در «توحید» و مکتب توحیدی که همان مکتب ابراهیمی علیه السلام است دارد. و در این بحث، به بسیاری از مباحث و استدلال‌های ایشان در محاجه با کفار استناد می‌کنند که افلاطون و ارسطو و ملاصدرا و بوعلی نیز همان‌ها را گفته‌اند.

پس چنین نیست که ریشه تمامی علوم و از جمله فلسفه (یا به تعبیر صحیح‌تر حکمت)، غرب و یونان باشد. چرا که به لحاظ تاریخی نیز حضرت ابراهیم علیه السلام، قبل از آنها بوده‌اند. چنان چه می‌فرمایند:

«... تعلیل پراکندگی به نابخردی و فقدانِ عقلْ نشان تأثیر مُثْبَتِ تفکر عقلی و حیات عقلانی در اتّحاد جمعی است. این مطلب، یعنی اینکه هوا روبی و هوس‌زدایی مرهون عقلِ ناب است که بعد از تبیین توحید الهی جامعه را به وحدت رهنمون می‌شود، از ره‌آوردهای اسلام به معنای عام است که دین خدا همان است و بیش از یکی هم نیست و چون خطوط کلّی اسلام جامعْ در مکتب انبیای ابراهیمی(علیهم‌السلام) بوده است و بزرگانِ یونانْ، مانند خردمندان سائر مناطقِ متدین و متمدّن، پیرو پیامبران گذشته بودند، لذا راهنمایی‌های آنان را ضبط و به دیگران منتقل می‌کردند. از این جهت مطالب مزبور هم در وصایای اخلاقی افلاطون آمده است و هم در سفارش‌های آموزنده ارسطو مسطور است ...»

ایشان در مباحث خود افزودند:

« تاریخ مدرن خاورمیانه نشان می‌دهد، ارسطو و سقراط و ... همه از شاگردان حضرت ابراهیم‌(ع) بودند، چون تا زمان آن (حضرت ابراهیم علیه‌السلام)، خاور‌میانه یا ملحد بود و یا مشرک، وجود آن حضرت برهان را اقامه کرد و دنیا فهمید چه خبر است؛ بنابراین فکر ابراهیمی تمام خاورمیانه و یونان را فرا گرفت و ارسطو و سقراط‌ها تربیت شدند.»

د – پس بیان ایشان این است که پایه‌گذار برهان، به ویژه در بحث وجود و مباحث مطروحه چون «علت و معلول» - «حدوث و قدم» و ...، حضرت ابراهیم علیه السلام بوده‌اند، نه افلاطون و ارسطو. لذا منظور از شاگردی افلاطون و ارسطو این نیست که مثلاً در زمان ایشان زندگی می‌کردند و در کلاس‌های درس ایشان حاضر می‌شدند. چنان چه اگر امروز بگوییم: ملاصدرا شاگرد مکتب امیرالمؤمنین علیه السلام بود، معنایش این نیست که در زمان ایشان می‌زیسته است.




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








سلام* خوش آمده اید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نیاز من و آدرس niazman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com